رمان مجبوری با من بمونی
در این تایم زمانی از سایت رمان خون در خدمت شما عزیزان هستیم با ” رمان مجبوری با من بمونی ” در ادامه همراه ما باشید.
رمان مجبوری با من بمونی
خلاصه »
بعد از خوردن صبحانه، از مامانم خداحافظی میکنم. وسایلم رو برمیدارم و به طرف مدرسه حرکت میکنم.
توی مدرسه گلبهار رو میبینم و طرفش میرم.
_سلام گلی جون.با برگردوندن صورتش به طرفم، چشمهای قرمز و اشکی به همراه صورت کبودش رو میبینم. با نگران میگم:
_وای گلبهار، چی شده؟ چه بلایی سرت اومده؟
با ناراحتی بغلم میکنه و فقط گریه میکنه. نمیدونم چیکار کنم. الان کلاسها شروع میشه. آروم لب میزنم:
_گلبهاری بسه، الان کلاس شروع میشه.
با ناراحتی میگه:
_نه آبنوس، من نمیتونم بیام.
_چرا؟ مگه چی شده؟
_من اومدم باهات خداحافظی…
_گلبهار
به مرد رو بروم که اسم گلبهار رو صدا زده بود نگاه میکنم. یه مرد حدوداً چهل سالهاس، که چاقه و چهره زشت و اخمویی داره. پدر گلبهار رو میشناسم، این شکلی نیست.
_شما کی هستید آقا؟ با گلبهار چی کار دارید؟
_به تو ربطی نداره بچه برو پی درس و مشقت.
به طرف گلبهار میاد و دستش رو میکشه که گلبهار شروع به التماس میکنه:
_تو رو خدا، من نمیخوام باهات بیام.
_خفه شو بچه، معلومه که باید بیای ما قرار گذاشته بودیم بیای خداحافظی بکنی و بریم.
گلبهار با گریه داد میزنه:
این رمان به درخواست نویسنده رمان حذف گردید
رمان های مشابه »
ارباب خشن و هات من ارباب حریص من دکمه و شلاق نهایت لذت باج گیری در تخت پکیج رمان های برتر الهه ای در لباس زیر همسرهات من پادشاه بی رحم خدمتکار هات من انگلیسی کثیف آقای خسیس کوچولوی شیطون عمویم نباش هم خواب انگلیسی من مجموعه رمان های بزرگسال دامینیک وسوسه شیرین خائن ویر مرد قانون مکانیک مربی بانکدار انتقام و آبرو حسابدار زیبا راننده سرویس جذاب من شوگر ددی خانوم باش یکطرفه جمجمه 365 روز دلبر حاجی میلیاردر کثیف همسر قلابی مالک چگونه هر کسی را عاشق خود کنیم ؟ سه دبیرستانی شیطون من مردی که به زانو در آمد هوس پرستان دختر خلافکار شب سرنوشت ساز بدنام ایرانی همسر فراموش شده یونانی رویای آرش ثانیه های کثیف بردگی دکمه و شلاق ۱۹ درجه تا لذت ملکه اتاق بازی قلب سنگی بهشت داغ من رژ لب قرمز تصاحب گر ناله های نیمه شب در آغوش یک قاتل عموی ناتنی من بهشت خیس من کبودی بی گناه و شوالیه پرستار هـات من سوگلی معلم شوهر هـات من تصاحب لیلی گیلاس کدبانوی سفارشی شوفر بَدنام خارجی ملاتونین فرشته شیطانی دختر نسبتا بَد دلبر وحشی مرد رویاها دانشجوی شهـوتی من پسرخاله من
انجمن رمان ۹۸
لینکhttps://forum.roman98.com/threads/5052/
حذف شد
تاپیک این رمان توی انجمنی که من داخلش نویسنده هستم وجود داره میتونین بیاین اون انجمنی که اسم میبرم بنده توی اون انجمن تاپیک رو بهتون نشون میدم توی این انجمن و دیگر انجمن ها که بدون اجازه کپی کردن نه بنده هستم نه تاپیک!
این رمان قراره به زودی اشکالاتش برطرف بشه بهتره هرچه سریع تر مثل انجمن های دیگه برش دارین اگر روش دیگه ای بلدید بفرمایید.
جلد و پست توی اونجا و نقد هم در اونجا قرار داره
اسم انجمن و لینک تاپیکتون رو ارسال کنید
درخواست پاک کردن رمانم رو از روی سایتتون دارم
ثابت کنید مالک رمان هستید چشم.
ممنونم برای نظرتون
حتما توی رمان های بعدیم بیشتر کار میکنم
واقعاااااااا ضعیف، افتضااااااااااااااح
سپاس از نقد شما .
سلام
به نظرم رمان قشنگیه اما قلم دست نویسنده ضعیف بود می تونست رمان رو یه طور بهتری بنویسه .