درخواست رمان

کاربران گرامی وبسایت رمان خون میتوانند با شرایط زیر درخواست رمان خود را ثبت بکنند و مدیریت طی بررسی ها در صورت موجود بودن رمان آنرا درج خواهد کرد درخواست های شما فقط از طریق ارسال کامنت در زیر این پست هست و جواب خود را هم در زیر کامنت دریافت خواهید کرد همچنین از تکرار درخواست و کامنت های تکراری و بی ربط پرهیز کنید.

درخواست رمان

شرایط درخواست رمان:

۱- نام رمان صحیح درج شود
۲- اسم نویسنده رو در صورت وجود بگید
۳- قسمتی از متن رمان حتما وجود داشته باشه دقیقا متن رمان باشه نه اینکه خودتون خلاصه رمانش رو بگید

 

جهت دانلود رمان های زیر بر روی اسم آن کلیک کنید:
ارباب خشن و هات من ارباب حریص من دکمه و شلاق نهایت لذت باج گیری در تخت  پکیج رمان های برتر  الهه ای در لباس زیر همسرهات من پادشاه بی رحم خدمتکار هات من انگلیسی کثیف آقای خسیس کوچولوی شیطون عمویم نباش هم خواب انگلیسی من مجموعه رمان های بزرگسال دامینیک وسوسه شیرین خائن ویر مرد قانون مکانیک مربی بانکدار انتقام و آبرو حسابدار زیبا راننده سرویس جذاب من شوگر ددی خانوم باش یکطرفه جمجمه 365 روز دلبر حاجی میلیاردر کثیف همسر قلابی مالک چگونه هر کسی را عاشق خود کنیم ؟ سه دبیرستانی شیطون من مردی که به زانو در آمد هوس پرستان دختر خلافکار شب سرنوشت ساز بدنام ایرانی همسر فراموش شده یونانی رویای آرش ثانیه های کثیف بردگی دکمه و شلاق ۱۹ درجه تا لذت ملکه اتاق بازی قلب سنگی بهشت داغ من رژ لب قرمز تصاحب گر ناله های نیمه شب در آغوش یک قاتل عموی ناتنی من بهشت خیس من کبودی بی گناه و شوالیه پرستار هـات من سوگلی معلم شوهر هـات من تصاحب لیلی گیلاس کدبانوی سفارشی شوفر بَدنام خارجی ملاتونین فرشته شیطانی دختر نسبتا بَد دلبر وحشی مرد رویاها دانشجوی شهـوتی من پسرخاله من
کانال تلگرامی ما عضویت در کانال تلگرامی ما

‫۹۶ نظرها

  1. سلام خشته نباشید
    رمان عشق ممنوع جذاب من (شخصیت ها : مینا ، سپهر ، مهرداد ، الهام) از بهار امیری میخواستم
    اگه هم انلاینه لطفا توی سایت پارتگذاریش کنید

  2. سلام وقت شما بخیر.
    احتراما فصل دوم رمان باد صبا نوشته الناز را میخواستم کاملش را. ممنون میشم راهنماییم کنید چطور میتونم تهیه کنم.

    1. سلام خسته نباشید
      رمان عشق و تعصب رو میخواستم خیلی وقته دنبالشم.
      قسمتی از رمان:
      _دهنت و ببند تا پر خونش نکردم بهار
      پوزخندی عصبی زدم
      _مگه تا حالا داشتی چیکار میکردی پر خون اش کردی دیگه مگه بس نبود!؟
      نگاهش سرد شد
      _ دیگه هشداری بهت نمیدم کافیه بازم کنار اون پسره ببینمت تا زن …از کوره در رفتم و با خشم تقریبا فریاد زدم:
      _بسه من با اون پسر دیگه هیچ کاری ندارم اما اینم بدون تو هم جایی تو زندگی من نداری ، من عروسک خیمه شب بازی تو نمیشم

  3. سلام من رمان ارباب هوسباز باز و میخوام نویسنده شو نمیدونم ولی راجب لارا و ارینه ک اول با هم لج بودن و بعد عاشق هم شدن فصل اولشم راجب ترمه و کیان بوده

  4. سلام خسته نباشید
    رمان تینا و حاج آقا رو میخواستم [ قصه عشق و عاشقی شون از دانشگاه شروع میشه ]

      1. سلام
        رمان “عروس کوچولوی من” رو میخواستم
        کامل کامل
        شخصیت های اصلی : آهو و میرعماد

        اینم بخشی از رمان :

        با طلاهام سرگرم بودم که عاطفه خاتون مادر میرعماد وارد اتاق شد بازم نگاهی همراه با اخم بهم انداخت و به طلاها اشاره کرد
        _از کجا اوردیش؟؟
        _میرعماد برام خرید.
        خشمگین گفت: نگفتم حق نداری اسمشو صدا بزنی!
        _ببخشید

        _طلاهاتو بده من
        چشمام گرد شد و با تعجب نگاهش کردم که عصبی گفت: با توام میگم طلاهاتو بهم بده! تو حق داشتن طلا نداری!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا